بدون تردید اگر بخواهیم نام آدمهای اسمی فوتبال ایران را پشت سر هم ردیف كنیم، «علی پروین» فصل مشترك سه نفر اول همه فهرستها خواهد بود. او كه در دوران بازیگری یكی از بهترینهای فوتبال كشورمان بود، در عصر مربیگری هم دوران باشكوهی را از سر گذراند.
به گزارش خبرنگار سرویس ورزشی «فردا» بدون تردید اگر بخواهیم نام آدمهای اسمی فوتبال ایران را پشت سر هم ردیف كنیم، «علی پروین» فصل مشترك سه نفر اول همه فهرستها خواهد بود. او كه در دوران بازیگری یكی از بهترینهای فوتبال كشورمان بود، در عصر مربیگری هم دوران باشكوهی را از سر گذراند. اگرچه هیچگاه ادعای پروین مبنی بر فتح 25 جام قهرمانی در معیت پرسپولیس به اثبات نرسید، اما نمیتوان كتمان كرد كه عناوین شماره هفت تاریخی فوتبال ایران بسیار پرشمار و مهم بوده است.
به نوشته گل؛ پروین كه در برههای شدت محبوبیتش در فوتبال كشورمان یك ركورد محسوب میشد و موفق به دریافت لقب جاودانه «سلطان» از زبان هوادارانش شد، البته كاراكتر جنجالبرانگیزی هم داشته كه به تبع آن، دعواها و مجادلات گوناگونی را از سر گذرانده است. به بهانه بازگشت پر سر و صدای علی آقا به فوتبال كه با كنار رفتن دوست قدیمیاش حشمت مهاجرانی هم همراه بود، بد نیست نگاهی به مهمترین مناقشات سلطان با رعایا در این سالها بیندازیم! دعوایی كه شاید خیلی زود به تعداد آن اضافه شود.
منصور امیرآصفی؛ علی آقا مربی را دور زد
لیگ پنجم تخت جمشید، علی پروین كه به عنوان كاپیتان پرسپولیس - قدرتمندترین تیم آن زمان - اسم و رسم گزافی به هم زده بود، با منصور امیرآصفی دچار مشكل شد. امیرآصفی آن روزها سرمربی سرخپوشان به حساب میآمد و هرگز نمیتوانست تصور كند درافتادن با یك بازیكن نظیر علی پروین، چه عقوبتی برای وی به همراه دارد. در عین حال، درگیری پروین جوان با سرمربیاش به دور ماندن او از تركیب اصلی پرسپولیس در چند مسابقه متوالی انجامید. مقارن با این اتفاقات، علی پروین به رایزنی با علی عبده - مالك تیم - پرداخت و بعد از هماهنگی با وی، دست به اقدامی عجیب زد.
وقتی در یكی از مسابقات علی پروین كماكان از تركیب ثابت تیم دور مانده بود و دست بر قضا تیم هم نیمه اول را با یك گل از حریف عقب بود، مسوول تداركات تیم به دستور علی پروین در رختكن را به روی امیرآصفی بست تا با پشت در ماندن سرمربی تیم، یك كودتا در پرسپولیس رخ بدهد!
حسن حبیبی؛ دور از جام ملتها
در آستانه جام ملتهای آسیا 1980 كه در كویت برگزار شد، اختلاف نظر بین علی پروین و حسن حبیبی - سرمربی وقت تیمملی - اوج گرفت. گرچه به دلیل قلت رسانههای گروهی در آن زمان، هرگز محتوا و موضوع اصلی درگیری پروین و حبیبی فاش نشد، اما به هر تقدیر همین اختلاف نظرها به دور ماندن یكی از بهترین فوتبالیستهای تاریخ كشورمان از تركیب تیم ملی برای بازیهای كویت انجامید.
محمد مایلیكهن؛ اتوبان یک طرفه معروف
اواسط دهه گذشته شمسی، محمد مایلیكهن كه همواره برای علی پروین نقش یك دستیار، شاگرد و رفیق صمیمی را ایفا میكرد، یك مصاحبه بسیار جنجالی علیه سلطان انجام داد. آن روزها پروین روی نیمكت سرخپوشان تركتازی میكرد و قهرمانیهای متعدد را به دست میآورد، اما مایلیكهن كه خود نیز در آن دوره یك مربی صاحبنام محسوب میشد، چشمان خود را بست و حرفهای عجیبی را علیه پروین به زبان آورد. شاید مایلیكهن مترصد به دست آوردن جایگاه در پرسپولیس بود، اما به این دلیل یا هر علت دیگری، واكنش شدیدی به پروین نشان داد. این، یكی از اولین گفتوگوهای توفانی مایلیكهن به حساب میآید. پروین هرگز به آن مصاحبه مایلیكهن پاسخ نداد.
بهروز رهبریفرد؛ گل و شیرینی بگیرم؟!
درگیریهای لفظی و متعاقب آن قهر و آشتیهای علی پروین با بهروز رهبریفرد به یك سریال در فوتبال اواخر دهه هفتاد ایران تبدیل شده بود. شاید تعداد دفعاتی كه مدافع آن روزهای سرخپوشان به منظور آشتی با پروین گل و شیرینی تهیه كرد و راهی نمایشگاه ماشین سورتمه در هفتتیر شد، به تعداد انگشتان یك دست هم میرسید! مشاجرههای پروین و رهبریفرد دلایل متعددی داشت كه غالباً شایعه پیوستن بهروز به استقلال هم چاشنی آن میشده است، اما یكی از این دعواها به بازی پرسپولیس و الانصار بازمیگشت.
بعد از این دیدار آسیایی كه سرخپوشان طی آن موفق شدند با سه گل حریف لبنانی را از پیشرو بردارند، بهروز رهبریفرد علناً در رختكن به بدگویی از تاكتیكهای پروین پرداخت و بهویژه اجازه نفوذ به هاشمینسب از طرف سلطان را به باد انتقاد گرفت. عدهای معتقدند این مساله ریشه در حسادت رهبریفرد به هاشمینسب داشت، اما هرچه بود مثل همیشه این نوع انتقادها به واكنش قهری پروین انجامید.
اكبر غمخوار؛ مدیر فنی یعنی كشك
میتوان ادعا كرد نخستین كسی كه به شكل جدی تابوی سلطانیزم علی پروین در فوتبال ایران را شكست، اكبر غمخوار بود. مدیرعامل متنفذ سرخپوشان كه بعد از ناكامی تیم در لیگ دوم حرفهای و به منظور ایجاد تغییر و تحولات گسترده در این مجموعه به پرسپولیس آمده بود، به اندازهای به پر و پای پروین پیچید كه سرمربی سنتی قرمزها درنهایت مجبور به ترك تیم محبوبش شد.
غمخوار برای هدایت پرسپولیس در لیگ سوم گزینههای متعددی را مطرح كرد، اما درنهایت وینكو بگوویچ - مربی وقت موفق فولاد - را به تهران آورد و به پروین پیشنهاد كرد در كسوت مدیر فنی به حیات كاری خود در پرسپولیس ادامه بدهد. سلطان بعد از شنیدن این پیشنهاد غمخوار، واكنش عجیبی نشان داد و یكی از معروفترین جملههای تاریخ فوتبال ایران را به زبان آورد: «مدیر فنی یعنی كشك!» همان پستی كه امروز آن را در استیلآذین پذیرفته است.
محمود خوردبین؛ یار وفادار كجا رفت؟!
روابط علی پروین و محمود خوردبین از دوران بازیگری تا همین سالهای اخیر همیشه حسنه بوده است. خوردبین به اندازهای به پروین نزدیك بود كه نقش سرپرست دائمی پرسپولیس در زمان هدایت سلطان را ایفا میكرد.
پروین و خوردبین به اندازهای رفقای گرمابه و گلستان بودند كه هواداران پرسپولیس در مدح این رابطه شعار هم ساخته بودند: «یار وفادار علی، خوردبینه!» در عین حال، همین رابطه بسیار خوب، پیش از لیگ هفتم به كلی از میان رفت. در شرایطی كه پایگاه خوردبین نزد علی پروین از دوران غمخوار سست شده بود، بازگشت محمود خان به پرسپولیس قبل از لیگ هفتم، به نوعی تیر خلاص بر شقیقه روابط این دو نفر محسوب میشد. حبیب كاشانی و حمید استیلی در چارت پرسپولیس لیگ هفتم، جایی برای پروین در نظر نگرفته بودند، اما خوردبین حكم سرپرستی همین تیم را گرفت و هماكنون هم مشغول به كار است.
حسین هدایتی؛ اجرای دستمزد كلان
یكی از متاخرترین مشاجرههای لفظی علی پروین، مربوط به درگیری او با همین حسین هدایتی است. پروین وقتی برای چندمینبار تصمیم گرفت به فوتبال برگردد، راهی تیم استیلآذینی شد كه مالكیت آن در اختیار حسین هدایتی است. این مرد پولدار به منظور بازگرداندن استیلآذین به لیگبرتر ریخت و پاش زیادی كرده بود و با اعتماد به كادر همكاران علی پروین، عنوان امور فنی این تیم پرحاشیه را به سلطان سپرد.
با این حال اوضاع بر وفق مراد پیش نرفت و پس از حذف شدن استیلآذین در مرحله پلیآف، مخاصمه جنبه آشكار پیدا كرد. هدایتی با انتقاد از سیاست پروین در جذب بازیكنان مسن پرداخت و مدعی شد این مربی، یك میلیارد و 150 میلیون تومان دستمزد برای خودش در نظر گرفته است! پروین هم مقابل پاسخ هدایتی را داد، اما به هر حال این دو نفر اخیراً آشتی كردند.
داریوش مصطفوی؛ از پكن تا بچه سلطان
ریشه مشاجره امروز علی پروین با داریوش مصطفوی، به بازیهای آسیایی پكن در سال 1990 برمیگردد. آن روزها رابطه سلطان با داریوش مصطفوی به اندازهای شكرآب شده بود كه دبیر كل وقت فدراسیون فوتبال تصمیم گرفت همراه تیم به كشور چین سفر نكند؛ شاید هم تصمیم گرفتند او را نبرند! اما به هر تقدیر پروین آن تیم را در مسابقات مزبور به عنوان قهرمانی رساند.
روابط این دو نفر، از آن زمان به بعد هرگز رو به بهبودی نگذاشت و امروز در قامت اختلاف بر سر پرونده حضور محمد پروین در پرسپولیس، دوباره احیا شده است. در پی عدم توفیق استیلآذین در صعود به لیگبرتر، همگان منتظر بودند محمد پروین سر از پرسپولیس دربیاورد، اما فرزند سلطان در یك چرخش عجیب به سایپا رفت. او حتی با پرسپولیسیها قرارداد داخلی هم امضا كرده بود. امروز علی پروین مدعی است مصطفوی در راه این انتقال كارشكنی كرده است!
علی دایی؛ شاگرد ناخلف
شاید علی دایی هم مشمول قوانین نانوشته سلطان میشد: «همه باید از من كوچكتر باشند!» علی پروین اخلاق خاصی داشت. او نمیتوانست بزرگتر و محبوبتر از خودش را تحمل كند. عده بسیاری بر این عقیده هستند كه اخراج احمدرضا عابدزاده و حتی مهدی هاشمینسب از پرسپولیس به این دلیل بود كه آنها مرزهای محبوبیت پروین را درهم نوردیده بودند و سكوها را به تشویق كسی غیر از سلطان وامیداشتند.
علی دایی افتخارات زیادی را كسب كرد، اما دعوای سنگینی با علی پروین انجام داد كه مهمترین نمود آن به لیگ سوم حرفهای مربوط میشود. غمخوار در پروژه پروینزدایی خود، علی دایی را به عنوان یكی از لیدرها انتخاب كرده بود و این دو نفر، خیلی پیش از آنكه بتوان حد زد، رو در روی یكدیگر قرار گرفتند اما پروین این روزها با دایی هم آشتی كرد و همین چند هفته پیش یك جمله در وصف او گفت: «50 سال دیگر هم مثل دایی نخواهد آمد.» همان داییای كه چند سال پیش در مورد او گفته بود: «دو تا روپایی هم بلد نیست بزند.»
محمد دادكان؛ خوبه خودش پرسپولیسیه!
بعد از قهرمانی در لیگ اول حرفهای، علی پروین در راه تكرار این عنوان در سال بعد، به پست رقیب بسیار سرسختی به نام سپاهان خورد. زردپوشان اصفهانی كه با فرهاد كاظمی نمایشهای خوبی ارایه میدادند، در واپسین هفتههای لیگ دوم، پرسپولیس را كاملاً از كورس قهرمانی بیرون راندند و جام را به نصف جهان بردند. این موضوع اعصاب علی پروین را به هم ریخته بود؛ تا جایی كه بعد از شكست خانگی مقابل ملوان در ورزشگاه تختی، او در اوج عصبانیت به سمت جلال مرادی، داور مسابقه دوید اما هدف او رییس وقت فدراسیون، یعنی محمد دادكان بود.
هر چند كه پروین ادعا كرد هدف او از این تعقیب و گریز كوتاه، رسیدن به یكی از بازیكنان تیمش بوده است، اما اختلافات او با محمد دادكان قابل كتمان نبود. سوتهای مشكوك جلال مرادی كه هیچگاه مقبول طبع سلطان قرار نداشت، باعث شد پروین به سمت دادكان فریاد بزند: «این چه وضع داوریه؟ خوبه این آقا خودش بازیكن پرسپولیس بوده...!» بعدها شركت دادكان در جشن قهرمانی سپاهان و سخنرانی او در همین مراسم، موجبات دلآزردگی بیشتر پروین و بخشی دیگر از پرسپولیسیها را فراهم كرد.
بهترین وکیل مشهد | 09156948002
سایت وکیل مشهد کلیک کنید